کد خبر: ۶۱۹۰
۰۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۰

مشاغل خانگی جای هنرهای دستی توسی‌ها را گرفته است

تولید زیورآلات، عروسک‌بافی، تولید رشته آش، تهیه ترشی‌جات و بسیاری مشاغل خانگی دیگر، از‌جمله اموری است که این روز‌ها در خانه‌های توس و توسط بانوان انجام می‌شود و جای هنر‌های اصیل را تا‌حدودی گرفته‌اند.

تولید زیورآلات، عروسک‌بافی، تولید رشته آش، تهیه ترشی‌جات و بسیاری مشاغل خانگی دیگر، از‌جمله اموری است که این روز‌ها در خانه‌های توس و توسط بانوان انجام می‌شود؛ کار‌هایی که جای هنر‌های اصیل سرمه‌دوزی، قالی‌بافی، چرم‌دوزی و سایر هنر‌های قدیمی را تا‌حدودی گرفته‌اند. البته این مشاغل هنری قدیمی هنوز هم طرفداران خود را دارند، اما به‌دلیل نبود بازار عرضه کنار گذاشته شده‌اند.

این جایگزینی، نه از روی اختیار، بلکه از سر اجبار بوده است و زنان توس، به‌ناچار به‌سراغ مشاغل خانگی جدیدی می‌روند که برایشان درآمد داشته باشد و بتوانند آن را توسعه دهند؛ مشاغلی که به اقتصاد خانواده‌ها کمک کرده و سبب شده است بانوان دوشادوش مردان کار کنند. اما همین مشاغل هم اگر موردتوجه قرار نگیرند و بازار فروش مناسبی نداشته باشند، ممکن است در گذر زمان با مشاغل دیگر جایگزین شوند؛ درحقیقت ماندگاری با حرفه‌هایی است که بتوانند پول خوبی به همراه بیاورند.

بخش غم‌انگیز ماجرا همان کم‌رنگ‌شدن هنر‌های سنتی قدیمی است که بازار نامناسب فروش، آن را به کناری رانده است.

 

کارگاه کوچک خانگی

طبقه پایین خانه را تبدیل به کارگاه کرده است و یک‌روز‌درمیان انواع رشته آردی و عرق‌های مختلف گیاهی درست می‌کند. عرق‌های نعناع، پونه، چهل‌گیاه، رشته پلو و آش، لخشک، ترشی، سبزی خشک و سایر محصولاتش را در بوفه کنار پذیرایی چیده است. اجاق گاز پلوپز را وسط آشپزخانه گذاشته است و رویش ظرف مخصوص عرق‌گیری قرار دارد؛ همزن خمیر هم کنار یخچال است.

اول نوبت درست‌کردن خمیر انواع رشته است. آرد، آب و نمک را داخل ظرف بزرگ دستگاه می‌ریزد و دکمه همزن را می‌زند. قبلا همین کار را با دست انجام می‌داده و خودش خمیر درست می‌کرده است، اما به‌مرور توانسته با وام خانگی دستگاه‌های مجهزتری بگیرد. دستگاه‌ها به کمکش آمده‌اند و سرعت کار افزایش یافته است.

خمیر در حال هم خوردن است که به‌سراغ دستگاه عرق‌گیری می‌رود. چند‌کیلو نعناع شسته شده را درون ظرف بزرگی می‌ریزد و زیر گاز را روشن می‌کند تا آب به جوش بیاید. چند دقیقه‌ای وقت پیدا می‌کند تا بیشتر از خودش برایمان بگوید.

طاهره سلمانی‌زاده ۴۹ سال دارد و اصالتا کرمانی است. ساکن محله کلاته‌برفی و روستای قدیم اکبرآباد است. شرایط اقتصادی و وضعیت کار همسرش باعث شده است در هشت‌سال اخیر به فکر کار خانگی و درآمد بیفتد و بتواند در هزینه‌ها کمک‌حال همسرش باشد.

 

آرد به سختی پیدا می‌شود

طاهره از سختی کار خانگی می‌گوید؛ اینکه همه کار‌ها بر دوش خودش است. البته پسر‌ها و دخترش هم کمک می‌کنند، اما سختی کار در خرید مواد اولیه و بعد هم بازار فروش است. او می‌گوید: سال‌های قبل بهتر بود. قیمت آرد مناسب بود و راحت‌تر هم گیر می‌آمد، اما الان باید برای چند کیسه آرد به چندین نفر در روستا‌ها زنگ بزنم تا چند کیلو، آن هم با قیمت آزاد پیدا کنم. این‌طوری قیمت تمام‌شده رشته‌ها زیاد می‌شود و برای مشتری صرف ندارد.

بازار کار ما هم زبان‌به‌زبان و چهره‌به‌چهره می‌چرخد. همسایه‌ها و اهالی، من را می‌شناسند و به دوستان و اقوامشان معرفی می‌کنند یا در گروه‌های مجازی مختلف عضو شده‌ام و از این طریق هم فروش دارم. اما دو سال اخیر فروشم کم شده است. برای خرید دستگاه‌ها نیاز به وام داشتم؛ به پایگاه بسیج رفتم و آنجا به کمیته امداد امام‌خمینی (ره) معرفی شدم، اما نتوانستند به من وام دهند. از صندوق‌های خانگی وام گرفتم و دستگاه‌ها را خریدم و الان باید اقساط آن را پرداخت کنم.

 

نیاز به روز‌بازار دائمی

طاهره‌خانم چند‌باری هم در روز‌بازار‌ها شرکت کرده که در مسجد محله برگزار شده است، اما از فروش در آنجا راضی نبوده است. می‌گوید: تنها بازاری که توانستم در آن فروش خوبی داشته باشم، بازار نمایشگاه بین‌المللی بود. یک بار هم در روز‌بازار آرامگاه فردوسی در ایام نوروز شرکت کردم که خوب بود.‌ای کاش مسئولان یک بازار دائمی برای بولوار شاهنامه دایر کنند. اینجا خانم‌های زیادی محصولات خوراکی و هنری تولید می‌کنند و برای فروش به این بازار نیاز دارند.

طاهره برای گرفتن مجوز سیب سلامت هم بسیار تلاش کرده است، اما گرفتن این مجوز نیاز به داشتن فضای استاندارد دارد و باید کف و دیوار‌ها همگی سرامیک باشد. اما الان او و خانواده‌اش توان مالی پرداختن این هزینه را ندارند.

وقتی مشاغل خانگی جایگزین هنرهای اصیل زنان توس می‌شود

 

کسب درآمد از دوران نوجوانی

زینب باقری فرمانده پایگاه بسیج شهید‌فاضلی و یکی دیگر از بانوان محله کلاته برفی است که کار‌های هنری انجام می‌دهد و معمولا آن‌ها را در مغازه مادرش به فروش می‌رساند. دانه‌های تسبیح را به نخ کشیده است و دارد گره‌های پایانی کار را می‌زند. زیورآلات، انواع تسبیح و گیره سر را روی میز چیده است و جانماز‌های ترمه که روی آن را با دست سرمه‌دوزی کرده، به دیوار نصب شده‌اند.

او از نوجوانی به کار‌های هنری علاقه داشته و در کلاس‌های مختلف همچون گل‌سازی، مروارید‌دوزی لباس و... شرکت کرده و از همان زمان درآمد داشته است، اما حالا سفارشی کار می‌کند. بسته به سفارش به بازار مجد یا مروارید می‌رود و مواد اولیه را می‌خرد و بعد هم یک یا دو شبانه‌روز تمام‌وقت کار می‌کند تا کار را به‌موقع تحویل دهد.

زینب می‌گوید: محلات بولوار شاهنامه، خانم هنرمند کم ندارد. بیشتر خانم‌ها اینجا برای کسب درآمد هرکار هنری که بتوانند، انجام می‌دهند. در‌کنار کار‌های خانه و تربیت فرزندان به فکر درآمد هم هستند؛ اما بازار فروش خوبی ندارند و نهایتا کالایشان را به محلی‌ها می‌فروشند. خیلی از بانوان اینجا دوست دارند که بازارچه هفتگی نزدیک آرامگاه برپا شود، به‌ویژه فصل بهار و تابستان که زائر و گردشگر بیشتر است و فروش در این روز‌ها کمک بسیاری به آن‌ها می‌کند.

 

ترمیم سرامیک‌ها به قصد فروش

مقصد بعدی ما محله فردوسی است؛ جایی‌که فاطمه دهقان همراه پنج‌دخترش هر‌کاری از دستش برآید، برای کسب درآمد انجام می‌دهد. سه‌تا از دختر‌ها داخل اتاق در‌حال پوست‌کندن گوجه برای رب هستند. دختر‌های دوقلو هم مشغول برش‌زدن برچسب برای چسباندن روی ظروف سرامیکی هستند.

فاطمه‌خانم خودش پشت چرخ خیاطی است و دارد لباس عروسک می‌دوزد. سرامیک‌های ترمیم‌کرده و رنگ‌زده را کنار چرخ خیاطی چیده‌اند. میز کوچکی هم گذاشته‌اند و انواع عروسک و اسکاچ را روی آن مرتب کرده‌اند.

فاطمه‌خانم می‌گوید: همسرم کارگر است و به‌تن‌هایی از پس هزینه‌ها برنمی‌آید. سرو‌سامان‌دادن دختر‌ها باعث شد که از همان اوایل ازدواج به فکر کار خانگی باشم. دو تا از دختر‌ها را عروس کرده‌ام و یکی دیگر هم در عقد است. جهیزیه درست‌کردن هزینه دارد. تا امروز کار‌های زیادی انجام داده‌ام، از قلمه‌زدن گل‌های آپارتمانی بگیرید تا درست‌کردن ترشی، سبزی و میوه خشک و شیرینی.

این روز‌ها کنار همه این کار‌ها عروسک درست می‌کنم. ترمیم و رنگ‌آمیزی سفال هم یکی دیگر از کار‌هایی است که انجام می‌دهم. برادرم سفال‌های نیازمند ترمیم را از کارخانه به قیمت کمتر می‌خرد و به ما می‌سپارد تا ترمیم و رنگ‌آمیزی کنیم. فروش سرامیک‌ها هم برعهده خودش است.

 

وقتی مشاغل خانگی جایگزین هنرهای اصیل زنان توس می‌شود

کمبود بازار در محدوده توس

فاطمه برای فروش کارهایش یک بار به یکشنبه‌بازار الهیه رفته و فروش خوبی هم داشته است، اما مسافت زیاد و هزینه‌های رفت‌و‌آمد باعث شده است قید آمدن به این بازار را بزند. او می‌گوید: برای کسب درآمد هر کاری از دستم برآید، انجام می‌دهم. اما وسیله نقلیه ندارم و اگر بخواهم برای هربار بازار رفتن و بردن وسایل، ماشین بگیرم، اصلا صرف نمی‌کند و همه درآمد را باید کرایه بدهم.

نمی‌دانم چرا همه بازار‌ها را در مرکز شهر راه می‌اندازند و اینجا خبری نیست یا اگر هم هست، جایش خوب نیست. خانم‌ها اینجا نیاز به بازاری دائمی دارند که نزدیک به آرامگاه باشد. زائران و گردشگران از این بازار استقبال می‌کنند.

 

بازار کار پر‌رونق با خلاقیت

معصومه رضوی، یکی دیگر از بانوان فعال اجتماعی و فرهنگی محله فردوسی است. خودش هم دستی در هنر دارد و هم برای خانم‌های این منطقه کارآفرینی می‌کند. ۳۸‌سال پیش همین‌جا به دنیا آمده و بزرگ شده است.

شرایط کار بانوان اینجا را خوب می‌شناسد و می‌گوید: خیلی از بانوان مثل خودم از دوران نوجوانی با هنر‌های مختلف مثل سرمه‌دوزی، گل چینی، خیاطی، کار دست روی لباس، قالی‌بافی، نمددوزی، شمع‌سازی، عروسک بافی و... آشنا شده‌اند. آن‌ها مدتی برای خود و خانواده کار‌های هنری انجام می‌دهند و بعد هم سراغ بازار کار می‌روند. اگر خلاقیت هم داشته باشند، بازار کار پر‌رونق‌تری دارند.

خوب یادم است که وقتی سرویس چینی جهیزیه دخترم را با نگین اتریشی تزیین کردم، همگی چقدر خوششان آمده بود و سفارش کار دادند.

کمبود بازار فروش، سد ایجاد کارگاه خانگی

معصومه در همه این سال‌ها خودآموز کار‌های هنری را یاد گرفته است. سال‌۱۳۹۴ که فرمانده پایگاه بسیج شهدای چهاربرج شد، به درخواست بانوان محلات و با کمک تعدادی دیگر از مربیان، کلاس‌های مختلف آموزشی را با قیمت اندک یا به‌رایگان در مساجد و حسینیه‌ها برگزار کرد.

او می‌گوید: بیشتر آقایان در این محدوده کارگر‌ند و به‌تن‌هایی نمی‌توانند همه هزینه‌های زندگی را تأمین کنند. به‌همین‌دلیل خانم‌ها آستین بالا زدند و در این کلاس‌های آموزشی شرکت کردند. هر‌کس هرهنری دارد، به دیگران آموزش می‌دهد. بار‌ها تصمیم گرفته‌اند با هم کارگاه خانگی راه‌اندازی کنند، اما مهم‌ترین سدی که روبه‌رویشان قرار دارد، همین بازار فروش است.

 

وقتی مشاغل خانگی جایگزین هنرهای اصیل زنان توس می‌شود

 

در کار خانگی تعهد مهم است

سال ۱۳۹۸ با شیوع کرونا معصومه با همراهی برادرش سراغ سرهم‌کردن جعبه‌های چوبی برای باکس گل رفت. قطعات چوب را از کارگاه اصلی می‌گرفتند و با سرهم‌کردن آن‌ها و چرم‌زدن به چوب شروع به کسب درآمد کردند. اعضای خانواده در قرنطینه کنار هم مشغول شدند و کار گسترش پیدا کرد.

او می‌گوید: با اینکه خانواده خودم و برادرم همگی کار می‌کردیم، قطعات زیاد بود؛ همین باعث شد با توجه‌به نیاز دیگر بانوان برای کار خانگی، تعدادی از قطعات را به آن‌ها بسپارم و خودم از آن‌ها کار تمام‌شده را تحویل بگیرم و به فروشنده اصلی بدهم.

همین باعث شد دو کارگاه خانگی دیگر در آرامگاه فردوسی و یکی هم در روستای اسفندیان برپا شود و حالا نزدیک به چهل‌نفر سر این کار هستند. در کار‌های خانگی تعهد به کار بسیار مهم است؛ مثلا سرهم‌کردن همین قطعات پازلی خیلی سریع انجام می‌شود و اگر روزی چند‌ساعت وقت بگذاریم، درآمد خوبی در پایان کار خواهیم داشت.

 

هنر‌های رو به افول

معصومه بولوار شاهنامه را محل مناسبی برای پیشرفت مشاغل خانگی می‌داند، به‌شرطی‌که همه سازمان‌ها و ارگان‌ها دست به دست هم دهند و برای پیشرفت این منطقه بیش از این تلاش کنند. او می‌گوید: اینجا هنرمند کم ندارد؛ هنرمندانی که این روز‌ها کارهایشان رو به فراموشی است.

هنرمندان قالی‌باف و نمد‌دوز بسیاری را می‌شناسم که دیگر دستی به دار قالی و نخ نمی‌برند یا هنرمندانی که حکاکی روی چرم انجام می‌دهند و الان کاری برای فروش ندارند. تعدادی از آن‌ها هم که هنوز کار می‌کنند، نمی‌توانند هنرشان را به قیمت بفروشند و خریداران عمده نیز محصول را با قیمت کم خریدارند و این اصلا انصاف نیست.

بانوان اینجا در تولید انواع هنر‌ها و محصولات خانگی مهارت دارند. همان‌طور‌که گفتم، مشکل اصلی بازار فروش است. می‌توان هنر‌های دستی اصیل ایرانی را اینجا به نمایش گذاشت و معرفی کرد؛ فقط باید سازمان‌ها و مسئولان شهری بیش از این به منطقه توس توجه کنند.

درخواست راه‌اندازی بازارچه قبل از جلوخان

ام‌البنین مبارکی، نماینده بانوان شورای اجتماعی محله فردوسی و فرمانده پایگاه بسیج بانوان عقیله بنی‌هاشم، یکی دیگر از بانوان فعال اجتماعی در محله فردوسی است. با توجه‌به شناخت خوبی که از این محله و منطقه توس دارد، می‌گوید: مسافت محلات بولوار شاهنامه تا مرکز شهر زیاد است و بانوان هنرمند اینجا نمی‌توانند با کلی وسیله، خود را به روز‌بازار‌های سطح شهر برسانند. از‌طرفی رکود اقتصادی باعث شده است با تمام وجود، دست به کار شوند و همپای همسرانشان، محصولات غذایی خانگی و هنری تولید کنند.

شیوع کرونا و کم‌شدن ساخت‌و‌ساز در محدوده آرامگاه، بسیاری از مردان را اینجا بیکار کرد و حالا بانوان هستند که با تمام توان هر آنچه از دستشان برآید، انجام می‌دهند. تنها درخواست آن‌ها برپایی یک بازارچه دائمی نزدیک آرامگاه است. ایجاد این بازار در جلوخان فردوسی هم درست نیست.

اینجا زمین بایر کم نیست و می‌توان بین محدوده بقعه هارونیه تا آرامگاه روز‌بازاری ایجاد کرد. در حال حاضر بیشتر فروش این بانوان به ساکنان محلی یا از‌طریق فضای مجازی است که سود چندانی برای آن‌ها ندارد.

 

*این گزارش پنج‌شنبه ۲ شهریورماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۱۸ در شهرآرامحله ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44